{magic love}
پارت ۱۲
اون الیکا بود. همون دختره که به همداه یوجین آزاله رو مسخره کرده بودن
الیکا: الان مثلا چرا خوشحالید؟ اونم یکی مثل خودتونه دیگه انقدر شلوغش کردین!
آنجلنا: الیکا بس کن! اون تازه اومده نباید بهش حس بدی بدیم!
آتنه: آره راس میگه. تو از اولش هم باهاش مشکل داشتی و مسخرش میکردی!
الیکا: اگه اون انقدر براتون مهمه من میرم!
و از آنجا رفت
آزاله: واقعا ببخشید واقعا نمیخواستم بینتون دعوا را بندازم.
الیزابت: نه اشکال نداره، خودمون هم ازش زیاد خوشمون نمیاد.
آزاله: چرا؟
آماندا: اون همیشه با پسرا میگرده و اصلا براش مهم نیست که یه اشراف زادس ! اون واقعا مایه ی شرمه!
آنجلنا: موافقم.
آلوینا: حالا این حرف هارو بیخیال.
زنگ استراحت تموم شد و خانم رامون به کلاس اومد و درس را شروع کرد.
☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆
امیدوارم خوشتون بیاد ⭐️💗
اون الیکا بود. همون دختره که به همداه یوجین آزاله رو مسخره کرده بودن
الیکا: الان مثلا چرا خوشحالید؟ اونم یکی مثل خودتونه دیگه انقدر شلوغش کردین!
آنجلنا: الیکا بس کن! اون تازه اومده نباید بهش حس بدی بدیم!
آتنه: آره راس میگه. تو از اولش هم باهاش مشکل داشتی و مسخرش میکردی!
الیکا: اگه اون انقدر براتون مهمه من میرم!
و از آنجا رفت
آزاله: واقعا ببخشید واقعا نمیخواستم بینتون دعوا را بندازم.
الیزابت: نه اشکال نداره، خودمون هم ازش زیاد خوشمون نمیاد.
آزاله: چرا؟
آماندا: اون همیشه با پسرا میگرده و اصلا براش مهم نیست که یه اشراف زادس ! اون واقعا مایه ی شرمه!
آنجلنا: موافقم.
آلوینا: حالا این حرف هارو بیخیال.
زنگ استراحت تموم شد و خانم رامون به کلاس اومد و درس را شروع کرد.
☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆
امیدوارم خوشتون بیاد ⭐️💗
۳.۲k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.